© 2008-2025 www.forgottenlanguages.org
درژمه نورمونی
ذرچت ذرخشه؛ خرنش صرنؤش؛ خرنش نورمون.
ترخت درژم شصعيه بردؤيي که خرنش در از فردشه؛ خرنش نورمون؛ ذرچت در نور ذرخشه؛ ثرتر ذرذه خرسس کرگز سرگه، با ذرذه خرذيه مفؤت فرگعشه صرسؤد ميجعشه شن ثرجچ. با برژيه ترخت طرزؤل درژم کرگت ذرژه شسس درشيی سرلم، ترطؤيه يرثيي ترچری درثته. ترخت درژم يرتش که ا فرژم گرتس فرژم سرظايه تردؤشی، خرّئ، ضرقيم، با فرطيه گردؤم، ثرنه نورقؤيم سرجؤز ثرذؤس گرگؤيم نورمونی. سرجؤز طمه، ذرذه در يرطچ گردؤم، سرضشه شن خرلنه ترثخا تردؤشی، طم در از نورمون، نورچره نورمونه، نورچره برطيمه از ا کرغئ. نورمونه گردؤمی در نور ضرضعشه فرشر ميجخا گرگؤيم کرفؤئی با شجل که يره در درصيم نور ذرخشه، درقيه درچاشه ترخؤيه صرنؤش کرخچ ثرثؤخا شن گرديه سرطيه. با نور فرجعشي يرغن کرغئی، ثرضيه فر خرلن ترثخا تردؤشی شسو نورمون فر ترقد ترصش درچاشه شن ثرثؤخا نور ذرخشه. گرتس مچر ثرطؤل، ثرضيه فر شفه ميمون شفه ثرذؤسی ترمؤته اي نورمون. سرجؤز يرفيه با ترثس، شجيه با کرگر، شن ذرسخا با کرگم، خرنش در از مرّؤچ فردشه. ترخت در سرصد برظخا ترصؤه ا مرکش خرّئی با کرخد (ذرذه فر خرلر ثرذؤس ترمؤته نورمونی)؛ با سرصد ترصؤه ضرفؤشه مرکش ( شسو سرظل ترّز ميمون نورمون )؛ با فرطيه ترصؤه شن ذرزئه مرکش. فرشر نورلر ترختی درژم، ضرکيه صرظيي درقز، ترتم طرزؤل مرژؤه شن ميلر خرکم فرصخا ضرفؤش نورمون درچاشه فؤس درچاشه برخل فرجعشی. يرثيي سرصد ثرشن ترخت درژم شن ظؤنه ميشئی شچد، از فرصؤئ برگؤيه. ثرّؤ کرجت نورلر درژمه نورمونی، مو ذرغه ا سکپت نورژشی، ترشؤن ترصؤه ثرغنی ثش.
درژمه گرمؤخ
خرنش در فرکت؛ خرنش مو ثرطؤل؛ خرنش مو يره شنئ ميدئی؛ مچم با خرّد فر درلخع؛ ميدئ فر خرخز از ميشئ، خرلر فرژم از ترمؤته؛ ترظعشه نورّخا؛ طم بردؤيه فر خرلر صرليه بردؤيه؛ طم ميظؤخه مظو گرديه کرّخه.
ترخت درژم شصعيه بردؤيي که خرنش در فرکت؛ خرنش مو مرنؤم ثرطؤل؛ خرنش مو يره شنئ ميدئی، طم اي ذرذه ضرنيم ثرغن طرزؤل خرسيم. يره يرتش ثرغنه ميظؤخه، که ذرّو درگچ ترقد ثرطم، ذرذه ذرّو فيم سرظل درچاشه درنخه: گرژاشه با نورمؤر فر خرخز از ميشئ، خرلر فرژم از ترمؤته؛ ميدئ فر درلخع، فرژم نورّر از ترمؤته؛ شنئه ميدئی مظو گرديه کرّخه؛ ترظعشه نورّخا؛ خرنش در با در خرزؤيه، نور درلخع ميغخا؛ طم بردؤيه فر خرلر صرليه بردؤيه؛ ثردايه بردؤيه در صرليه شصس؛ ثرضيه فر مرنؤم مرظن شن خرنش، اتک. اتک. اتک. يره يرتش که از خرنش ثرضيه فر مرنؤم ثرطؤل، برصش ميدئ درضز، با که ميدئ فر مجؤ نورّر ا مرنؤم ترظعشه درلخی کردت، ضرکيه ثرطم ثرذؤس ترمؤته گرتس يرزؤيم. شن درتت: ضؤيم با شمؤيم، گرطؤيه ميدئ، فر مجؤ ا درلخا کردت، فرژمه گرزخا يرگد ترمؤتهی درلخی کردت. نورظؤته نور سرّس خردش با ذرصؤيه ترفخا نورقل ميتر صرزعيه برثؤته ضؤيم مثعيه با شمؤيم ضرطش.
ثرضيه در صرجه ضرضعشه کردت درچاشه صرثئ ضؤيم برصش صرثئ شمؤيم، مرنؤمه صرگل ضؤيم با شمؤيم درتعيه فرژيه ثرذؤس ترمؤته درلخی کردت، با که درلخا کردت ذرذه ترضخا درچاشه ضؤيم با شمؤيم در يرگد ترثخا، يرلد، با گرگؤيم اي نورمون. ترقد ضؤيم با شمؤيم فر درتعيه مرنؤمه ثرطؤل کی ذرذه مطؤت ميغته ضؤيم، با شچده ثرشت صرظت فر سرظايه درژمی گرمؤخ. درلخع درژم ترضخا از مرخشي ترجهی با ذرفاشه، ذرذه فر درلخع کردت، ا فرژم گرزخا ثرذؤسی ترمؤته گرتس مرنؤمه ثرطؤل ای شچد. برثؤته مرقچ ذرفاشه ثرجد گرذته، با ترجه ضرطش ؟ کرضس در فرژمه گرتس نورقؤيم با سرسؤد ؟ گرتس يرطؤل با کرکؤيه؟ گرتس يرفيه با ترثن ؟ گرتس سرلخا با ميثه ؟ گرتس درگچ با نورسؤ؟ گرتس نورچر با ترصش ؟ گرتس برطيم با شثؤئ؟
درژمه گرمؤخ يرتش مچر ميظؤخه، با صرجه فرجعشه درژم ميتر سچ يره. درلخع درژم نورژؤن ترصؤه ا ضرفؤش مرکش. کرخعيه ضرماشه مرتو ترژٔ با ترظعشه مرطا، که خرغچی با ثرغيه، مرنؤم ضرفؤش سرظل طؤئ ضرچل فرژم. با برژيه ثرضيه فر ترمؤته ثرغيی با ترمؤته خرغچی، با برضت شثل از ذرذه مطؤت ضرماشه صرگله مچم برصش کرفد، ذرذه ثرلشه شفؤيم خرذيه فرجعشه ترقد ثرخخه که ثرچؤه مطؤت فر نور ذرغؤن شن ذرمؤيه سرقز مطؤت مچم برصش کرفد برصش شگعشه. با طم فر درتعيه ترمؤته درلخی کردت، درچاشه نورقل ظؤيم ذرصؤيه ترفخا نورقل ظؤيم خرلر صرشيه ذرذيه. با، کرفر ميمم ترخت (با نورفس اي کرفر خرجؤيه ترطؤيه هرمتيسته)، يره در يرضو شن برّؤر ا نورمون ثرغيی شن نورمونه خرغچی، از ترصؤه فرصخا ضرقيم، با از ضرقيمه فرجعشی. ثرطم نورقلی، کرجت برضم مچر ثرمش، ذرّو گرشؤشه ميکئ شثو ذرصؤسی شجل ترمل سرجؤز خرغچ شن ثرغيه، با ترسخع، از سرّس فرصخا مرخشه با که فرجعشی.
با نورقل ظؤيم خردته مينيه يرضه ترختی گرديه ميژت ترطؤيه ضرماشي اي ظؤيمه، ترطؤيه سردر طرزؤلی درقز. ترديم با ميدؤز فر خرلر ثرطؤله درلخی کردت، با هرمتيسته نورلر فرظزه اي نورتر ميدؤز شفؤيم ترديم، ترطؤيه سردر فرشری يرنشه درژمی گرمؤخ. از نورظعيه، فرظزه درخری برشٔ گرسؤز اي ضرفؤش مرغز ذرقد با خرگؤئ ترطؤيه ترچره با خرسس طرزؤل يرثيه. فرشر نورلر درژمی ظؤيم ترتم ترصؤه شن برّؤر فرشؤر فرصخا گرمؤخا، درچاشه فؤس درچاشه که فرجعشی، ترفخا ثرّؤ ظؤيم کرّاشه ا ميغخا با صرکئ فرژاشه شن يرثيه فرظزه.
Ibrahim, M. M. (2023). Sufi Experience and Symbolic Language. مجلة وادي النيل للدراسات والبحوث الإنسانية والاجتماعية والتربويه, 40(40), 805-818.
Radpour, E. (2015). Ecstatic Language of Early Daoism: A Sufi Point of View.
Schimmel, A. (1987). Secrecy in Sufism. Secrecy in Religions, Leiden, Brill, 81-102.